کتاب البیع بر اساس تحریر الوسیله 4
جلسه 2- در تاریخ ۰۴ مهر ۱۳۸۹
چکیده نکات
مشهور فقيهان بر اين عقيدهاند كه ضمان مال مثلي به مثل و ضمان مال قيمي به قيمت است
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
خلاصه بحث گذشته:
مشهور فقيهان بر اين عقيدهاند كه ضمان مال مثلي به مثل و ضمان مال قيمي به قيمت است و دليل اول بر اين مدعي آيه اعتداء (فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ) ميباشد. مرحوم شيخ انصاري از كلام مرحوم شيخ طوسي برداشت كرده است كه ايشان از اين آيه شريفه ديدگاه مشهور (ضمان مثلي به مثل و قيمي به قيمت) را برداشت نموده است. وليكن با دقت در عبارات شيخ طوسي معلوم شد كه استظهار مرحوم شيخ انصاري نادرست بوده و مرحوم شيخ طوسي از آيه شريفه برداشت كرده كه ضمان در همه موارد به مثل است مگر در صورتي كه مثل، وجود نداشته باشد كه بايد قيمت پرداخت شود.[1]
ادامه بحث: آيا ميتوان از آيه شريفه، مدعاي مشهور را برداشت كرد؟ بايد توجه داشت كه در باب اعتداء، چهار عنوان مطرح است: اعتداء، معتدي به، مقدار اعتداء و كيفيت اعتداء. با توجه به اين عناوين و كلمه «مثل» بايد پي برد به اين كه مماثلت در آيه شريفه به چه معنا ميباشد؟ احتمالات زير مطرح ميشود[2]:
1 ـ مماثلت در اعتداء و ظلم كه دو حالت براي آن متصور است: نخست، مماثلت در نوع اعتداء به اين معنا كه همان عمل ظالمانهاي كه معتدي انجام داده است، معتدي عليه نيز نسبت به او انجام دهد. اگر او مالي را اتلاف كرد يا دشنام داد، معتد عليه هم مال او را اتلاف كند يا دشنام دهد. دوم، مماثلت در جنس اعتداء به اين معنا كه معتدي ظلمي انجام داده است و در مقابل معتدي عليه نيز ظلمي به او روا دارد، گرچه ظلم متفاوت باشد، بنابراين اگر معتدي مالي را اتلاف كرده است معتدي عليه ميتواند عمل ظالمانه ديگري همچون دشنام نسبت به او انجام دهد[3].
2 ـ مماثلت در معتدي به (متعلق اعتداء)، يعني مماثلت در آنچه اعتداء به آن تعلق گرفته است مثل اين كه معتدي يك كيلو گندم تلف كرده باشد كه در مقابل معتدي عليه هم ميتواند يك كيلو گندم از او تلف نمايد.
نكته: بين اعتداء و معتدي به دو حالت متصور است: نخست، براي هر كدام از اعتداء و معتدي به، در خارج ما بهازاي مستقلي وجود دارد كه در اين صورت هيچ ملازمهاي بين اين دو نيست، به عنوان مثال در اتلاف گندم ما به ازاي اعتداء در خارج، اتلاف و ما به ازاي معتدي به، گندم است. دوم، براي هر كدام از اعتداء و معتدي به، از خارج ما به ازاي مستقلي وجود ندارد كه در اين صورت با هم ملازمه دارند، به عنوان مثال در كتك زدن، ما به ازاي اعتداء و معتدي به در خارج همان كتك زدن است.
3 ـ مماثلت در مقدار اعتداء به مثل اين كه اگر معتدي يك مرتبه زده است معتدي عليه هم يك بار حق زدن داشته باشد.
4 ـ مماثلت در كيفيت اعتداء، مثل اين كه در روايت آمده است حكم شخصي كه در حرم قتل يا سرقت انجام داده اين است كه در همان حرم حدّ و تازيانه بر او جاري شود در حالي كه تحقير ميشود[4]. چرا كه سرقت در حرم انجام شده است، پس مجازات هم به خاطر مماثلت در كيفيت اعتداء، در همان حرم اجراء ميگردد.
چه بسا توهم شود كه بين مقدار اعتداء و معتدي به، ملازمه وجود دارد، مثل اينكه معتدي به، ضرب باشد و مقدار آن پنج مرتبه باشد كه بين اين دو خارج ملازمه و اتحاد است. پاسخ اين است كه اگر معتدي به قابل نقصان و زيادت باشد (مثلاً يك يا دو يا سه بار زدن) امكان ملازمه وجود دارد وليكن بايد توجه داشت كه بين مقدار اعتداء و كيفيت معتدي به، ملازمه وجود ندارد.
نكته: نسبت به معناي «ما» در عبارت «بمثل ما اعتدي عليه» دو احتمال وجود دارد: نخست، «ما» مصدريه باشد كه بعد از آن تأويل به مصدر ميرود: بمثل اعتدائه. دوم، «ما» موصوله باشد كه در اين صورت ميتوان به جاي آن كلمه «شئ» به كار برد: بمثل شئ اعتدي عليه. مراد از «شئ» هم ميتواند «حقيقت» (بمثل حقيقة فعل اعتدي عليه) يا «كميّت» (بمثل كمية فعل اعتدي عليه) باشد. مرحوم نائيني و مرحوم ايرواني معتقدند كه آيه شريفه، ظهور در مقدار اعتداء دارد يعني فقط مماثلت در مقدار اعتداء از آن برداشت ميشود[5]. با اين بيان نميتوان آيه شريفه را مستند ديدگاه مشهور (ضمان مثلي به مثل و قيمي به قيمت) دانست، زيرا اين آيه تنها در صورتي كه ظاهر در معتدي به يا شامل آن باشد ميتواند به عنوان دليلي بر ديدگاه مشهور محسوب شود. مرحوم شيخ انصاري اين مطلب كه آيه شريفه ظهور در مقدار اعتداء داشته باشد را با عبارت «فيه نظر» رد ميكند[6] كه در اين عبارت ايشان چهار احتمال ميرود: 1 ـ آيه ظهور در خصوص معتدي به دارد. اين احتمال بعيد به نظر ميرسد. 2 ـ آيه هم در مقدار اعتداء و هم در معتدي به ظهور دارد، يعني اختصاص به معتدي به ندارد. 3 ـ آيه فقط مماثلت در اصل اعتداء را ميرساند و ظهوري در معتدي به و مقدار اعتداء ندارد[7]. 4 ـ چنان كه مرحوم اصفهاني معتقد است آيه اعم است و شامل اصل اعتداء، معتدي به، مقدار اعتداء و كيفيت اعتداء ميشود[8]. زيرا كلمه «مثل» اطلاق دارد و همه جهات را در بر ميگيرد.
به نظر ميرسد آيهي شريفه مماثلت در اصل اعتداء را نميرساند، زيرا اولاً اگر چنين قصدي داشت، آوردنِ كلمه «بمثل» لازم نبود و عبارت «فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ» مقصود را ميرساند. ثانياً لازمه چنين برداشتي اين بود كه اگر معتدي، ظلمي همچون دشنام دادن انجام داده است معتدي عليه نيز حق دارد همين عمل را نسبت به او انجام دهد كه امكان اراده چنين معنايي براي شارع نيست[9]. به نظر ما آيه شريفه، ظهور عرفي در مماثلت در مقدار اعتداء دارد و هيچ ظهوري در مماثلت در معتدي به ندارد به خصوص اگر كلمه «ما» را موصوله و به معناي «شئ» و مراد از «شئ» را «كميّت» بدانيم نه «حقيقت، چرا كه اگر «شئ» به معناي «حقيقت» باشد، آيه شريفه ظهور در مماثلت در اصل اعتداء پيدا ميكند كه اشكال آن بيان شد.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
*******************************
[1]. اگر چه ممكن است ديدگاه مرحوم شيخ طوسي مطابق ديدگاه مشهور (ضمان مثلي به مثل و قيمي به قيمت) باشد، ليكن به نظر ما ايشان از اين آيه شريفه ديدگاه مشهور استفاده نكرده است.
[2]. ر.ك: علي بن عبدالحسين النجفي الايرواني، حاشية المكاسب، ج1، ص 98، و محمد حسين الإصفهاني، حاشية كتاب المكاسب، ج1، صص 364 ـ 362.
[3]. مماثلت به اين معنا قائلي ندارد.
[4]. «قلت: فما تقول في رجل قتل في الحرم أو سَرَقَ، قال عليه السلام يقام عليه الحدّ في الحرم صاغراً إنّه لم يَرَ للحرم حُرمةً و قد قال الله تعالي: فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم» محمد بن يعقوب الكليني، الكافي، ج4، باب الإلحاد بمكّة والجنايات، ص 228، ح4.
[5]. محمد حسين الغروي النائيني، منية الطالب في حاشية المكاسب، ج1 ، ص 283، وعلي بن عبد الحسين النجفي الايرواني، حاشية المكاسب، ج1، ص 98.
[6]. «ربما يناقش في الآية بأنّ مدلولها إعتبار المماثلة في مقدار الإعتداء لا المعتدي به وفيه نظر» كتاب المكاسب، ج3 ، ص 218.
[7]. به نظر ميرسد كه مرحوم طباطبائي اين ديدگاه را دارد. رياض المسائل، ج 14، ص 24.
[8]. محمد حسين الاصفهاني، حاشية كتاب المكاسب، ج 1، صص 364 ـ 362.
[9]. مرحوم اصفهاني نيز به اين مطلب تصريح كرده است: «وبناء علي الأول لا دلالة الآية الا علي المماثلة في الاعتداء وهي غير مرادة هنا بل غير جائزة هنا إذ مماثل إتلاف المال هو الإتلاف كمماثلة الضرب للضرب» حاشية كتاب المكاسب، ج1، ص 363.
به توسعه ی کلیدواژه های دروس کمک کنید
چکیده نکات
مشهور فقيهان بر اين عقيدهاند كه ضمان مال مثلي به مثل و ضمان مال قيمي به قيمت است
نظر شما