نماز جمعه
جلسه 41- در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴
چکیده نکات
خلاصه جلسه گذشته
ادامه کلام مرحوم حائری
استدلال بر شرطیت امام معصوم در نماز جمعه بر اساس صدر روایت
پاسخ اول: صدور روایت ناظر بر «قضیه حینیه»
پاسخ دوم: عدم اطلاق روایت نسبت به زمان غیبت
ارزیابی دیدگاه مرحوم حائری
دیدگاه برگزیده
دلیل هشتم: موثقه سماعه
پاورقی
منابع
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در جلسه کذشته، اشکالات مطرح شده نسبت به دلیل هفتم در شرطیت امام معصوم (ع) در نماز جمعه بررسی شد، این دلیل شامل روایت فضل بن شاذان[1] از امام رضا (ع) در علل الشرایع میشود، مرحوم خویی این روایت را ناظر به توصیف عرفی ماهیت نماز جمعه میداند، نه بیان شرط شرعی؛ در پاسخ به این اشکال، این مطلب تذکر داده شد که اولا نماز جمعه حکمی تأسیسی و کاملاً شرعی است و پرسش راوی درباره تفاوت رکعات، این قرینه را میدهد که روایت در مقام بیان حکمت حکم شرعی است، نه گزارش یک امر عرفی؛ ازاینرو، حمل آن بر شرط عرفی با ظاهر روایت سازگار نیست. افزون بر این، هماهنگی یک شرط شرعی با ارتکاز عرفی موجب عرفیشدن آن نمیشود.
همچنین مرحوم حائری معتقد است که روایت فضل بن شاذان درباره نماز جمعه، در مقام بیان حکم شرعی است، اما اوصافی چون علم، فقاهت و فضیلت امام جمعه را تنها به عنوان «حکمت» حکم مطرح میکند نه «علت» آن. این روایت در نهایت دلالت میکند که اقامه نماز جمعه توسط امام معصوم صرفاً جنبه اولویت و ترجیح دارد و نه لــزوم شرعی، و مطلوب در نماز جمعه متعدد است. با این حال، اینکه روایت شرطیت امام را مفروض گرفته و سائل از حکمت این شرط مفروض پرسیده است، این مطلب را می رساند که بیان حکمت به معنای سقوط شرطیت وجود امام معصوم در صحت نماز جمعه نیست
استدلال بر شرطیت امام معصوم در نماز جمعه بر اساس صدر روایت
مرحوم حائری تقریب استدلال به روایت را به صورت دیگری بیان می کند و سپس به آن پاسخ میدهد، تفاوت این بخش با استدلال قبلی، در این نکته است که در این استدلال حکمت مطرح نیست، وی در تقریب استدلال میفرماید: در صدر روایت آمده است که امام(ع) فرمود اگر کسی بپرسد چرا نماز جمعه با امام دو رکعت است و «إذا کانت بغیر إمامٍ رکعتین رکعتین» این پرسش به وضوح شرطیت امام را اثبات میکند. با توجه به قرینه صدر روایت، ذیل آن که میگوید «فأراد أن يكون للأمير أو للإمام» نیز مراد امام معصوم(ع) خواهد بود. صدر روایت بهصراحت میپذیرد که نماز جمعه زمانی دو رکعت است که با امام خوانده شود و در غیر این صورت نماز ظهر چهار رکعت است؛ بنابراین شرطیت امام در این روایت مسلّم است.
البته ایشان عبارتی در ادامه بیان میکند که به نظر می رسد سهو قلم شده باشد، ایشان میفرماید:« و ظاهر في كون الإمام المذكور في الصّدر هو الّذي تعرّض له في الذيل»[2] ظاهر این عبارت این است که ذیل روایت قرینه بر صدر روایت است، در حالی که باید گفت صدر روایت قرینه بر فهم امام معصوم از امام در ذیل روایت است، در هر صورت طبق این استدلال، مراد از امام در هر دو قسمت روایت، امام معصوم(ع) است.[3]
مرحوم حائری در پاسخ نخست توضیح میدهد که مقصود از «امام» در صدر روایت میتواند «امامِ جمعه» باشد؛ چنانکه در برخی از روایات نیز همین معنا اراده شده است. بهنظر ایشان، امام جمعه در برخی زمانها ممکن است امیر باشد و نقش او در ایراد خطبهها و سقوط دو رکعت از نماز بر همین اساس شکل بگیرد؛ چنانکه در پارهای از زمانها نیز فقیهی دانا میتواند عهدهدار این مسئولیت شود. ازاینرو، آنچه در ذیل روایت آمده، میتواند ناظر به همین حکمت باشد؛ یعنی سپردن امامت و خطابه در عصر بسط ید به امام معصوم یا منصوب او، و در عصر غیبت به عالمان آگاه، هرچند چنین موقعیتی لزوماً بهمعنای شرطیتِ آنان در صحت نماز نیست. ایشان تأکید میکند که نماز جمعهای که مردم از دو فرسخی برای آن گرد میآیند، بهناچار باید خطیبی داشته باشد که احکام و مواعظ را بداند، وگرنه مورد اعتراض قرار میگیرد. بنابراین، مضامین ذیل روایت میتواند حکمتِ آنچه در صدر آمده تلقی شود؛ یعنی اینکه نماز جمعه همراه با امامِ خطیب دو رکعت تشریع شده و در غیر اینصورت بهصورت دو رکعت نماز جمعه و دو رکعت نمازِ ظهر برپا میشود، بدون آنکه از این بیان، اشتراط امام معصوم(ع) استفاده شود.
به تعبیر دیگر، بیان روایت ناظر به یک «قضیه حینیه» است؛ یعنی توضیح میدهد که اگر در برههای امام معصوم دارای بسط ید باشد یا در دوران غیبت فقیه جامعالشرایط منصب خطیب را بر عهده گیرد، چنین آثاری دارد، اما این بیان هرگز بر اشتراط امام معصوم دلالت نمیکند. در نتیجه، دلالت ذیل روایت منحصر در تبیین حکمت است، نه اثبات شرطیت.[4]
در پاسخ دوم، مرحوم حائری توضیح میدهد که حتی اگر مقصود از «امام» در صدر روایت، امام معصوم(ع) یا شخصِ منصوب از سوی او باشد، باز هم روایت در مقام بیانِ «اشتراط» قرار ندارد؛ بلکه صرفاً فرضی را بیان میکند که در آن، امام معصوم نماز جمعه را برپا میکند و این وضعیت، آثاری خاص بر آن مترتب میسازد. بنابراین، روایت در پی اثبات این نیست که صحت یا وجوب نماز جمعه به حضور امام معصوم مشروط باشد؛ بلکه ناظر به حالتی است که امام بر نماز جمعه تقدم دارد و در چنین فرضی برخی حکمتها تحقق پیدا میکند.
بر همین اساس، عبارت «فلا إطلاق له یشمل حال الغیبة» از مرحوم حائری به این نکته تصریح میکند که روایت هیچ اطلاقی برای عصر غیبت ایجاد نمیکند؛ زیرا هنگامی میتوان برای روایت اطلاق قائل شد که دلالت روشنی بر اشتراط داشته باشد، و چنین دلالتی از متن فهمیده نمیشود. در نتیجه، اگر شرطیت در فرضِ حضور امام مفروض گرفته شود، این مفروض بودن شامل عصر غیبت نخواهد شد و این احتمال وجود دارد که اشتراط تنها در زمان بسط ید امام یا منصوب او تحقق یابد، بدون آنکه لسان روایت بر تعمیم این شرط به دوران غیبت دلالت کند.[5]
در ادامه به بررسی دیدگاه مرحوم حائری و پاسخ ایشان به استدلال به روایت می پردازیم.
مرحوم حائری در بیان استدلال به روایت در اثبات شرطیت امام معصوم در صحت و جوب نماز جمعه، ذیل روایت که مشتمل بر عباراتی مانند«فأراد أن يكون للأمير أو للإمام» است را ظاهر در امام معصوم می داند و این عبارات را قرینه بر این میداند که مراد از امام در صدر روایت نیز، امام معصوم (ع) است در حالی که بهتر این است که صدر روایت قرینه بر فهم مراد از امام در ذیل روایت باشد؛ زیرا صدر روایت مفروض میگیرد که نماز جمعه «مَعَ الْإِمَامِ» دو رکعت است و در این معنا قضیه حینیه موضوعیت ندارد و نمیتوان گفت «فِي بَعْضِ الأَوْقَاتِ» چنین است.[6]
در ادامه مرحوم حائری در جواب دوم گفتهاند که اگر پذیرفته شود مقصودِ صدر امامِ معصوم(ع) یا منصوب از سوی او باشد، باز این روایت دلالت بر «اشتراط» ندارد، بلکه «حالت مفروض» را بیان میکند؛ یعنی روایت صرفاً حالتی فعلی و عینی را فرض میکند و حکمتهایی را برای آن وضع یادآور میشود، نه اینکه صحت یا وجوب نماز جمعه را مقید به حضور امام معصوم بداند. از اینرو، این اطلاق که شامل حال غیبت بشود، ثابت نمیشود و نصّ روایت را نباید بهگونهای تَعمیم داد که دوران غیبت را نیز دربر گیرد.
در پایان باید گفت که با توجه به مطالبی که در ارزیابی دیدگاه مرحوم حائری بیان کردیم، روشن می شود که صدرِ روایت به صورت صریح تمایزِ «مَعَ الإِمَامِ» و «بِغَیرِ إِمَامٍ» دارد، و این تمایز، خود قرینهٔ قویای است بر اینکه منظور از امام در روایت، امام معصوم (ع) است، و با همین استظهار از روایت، شرطیت امام معصوم (ع) در وجوب و صحت نماز جمعه برداشت می شود.
همچنین «امامِ جمعه» یعنی شخصی است که در مقامِ امامتِ جمعه ویژگیهایِ هدایتگری و تصدی امور عمومی را دارا باشد؛ پس برای استدلال به صدر دیگر نیازی به استناد به ذیل روایت نیست، هرچند تفکیکی که مرحوم حائری بیان کردند، از حیثِ کلیّتِ مباحثِ اصولی، دقتِ مفیدی محسوب میشود
دلیل هشتم بر بحث، موثّقه سماعة در ابواب صلاة الجمعة است؛ روایتی که صاحب وسائل آن را در چهار نقل گزارش کرده است. در نقل نخست، سماعة میگوید:«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الصَّلَاةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ از امام صادق(ع) پرسیدم در روز جمعه چه نمازی باید خوانده شود؟ حضرت پاسخ فرمود:«أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ وَأَمَّا لِمَنْ صَلَّى وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَإِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً». تعبیر «لِمَنْ صَلَّى وَحْدَهُ» در این سیاق به معنای «غیر الإمام» است، نه نماز فرادا؛ زیرا امام(ع) بلافاصله میفرماید اگر بدون امام باشند، حتی در صورت جماعت، چهار رکعت میخوانند. این نقل در باب ششم، حدیث هشتم آمده است.[7]
در نقل دوم از همان باب (حدیث دوم)، امام(ع) میفرماید: «صَلَاةُ الْجُمُعَةِ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَانِ فَمَنْ صَلَّى وَحْدَهُ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ.»[8] در این نسخه، جمله «وَإِنْ صَلَّوْا جَمَاعَة» ذکر نشده است، ولی تقابل «مع الإمام» و «من صلّى وحده» همان معنا را افاده میکند.
در نقل سوم چنین آمده است: «إِنَّمَا صَلَاةُ الْجُمُعَةِ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَانِ، فَمَنْ صَلَّى مَعَ غَيْرِ إِمَامٍ وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بِمَنْزِلَةِ الظُّهْرِ»[9]. در این نقل، توضیح «بِمَنْزِلَةِ الظُّهْرِ» جایگزین تعبیر نقل نخست شده و حکم را بهصورت روشنتر به نماز ظهر تشبیه کرده است.
در نقل چهارم نیز ـ که در حدیث پنجمِ همان باب آمده ـ سماعة میگوید:«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الصَّلَاةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ(ع): أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ، أَمَّا مَعَ مَنْ يُصَلِّي وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بِمَنْزِلَةِ الظُّهْر».سپس راوی خود توضیح میدهد: «یَعنِی إِذَا كَانَ إِمَامٌ يَخْطُبُ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ يَخْطُبُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَإِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً».[10]
مجموع این چهار نقل ـ با وحدت راوی (سماعة)، وحدت مرویعنه (امام صادق(ع)) و یگانگی مضمون ـ ظنّ قوی بر این امر ایجاد میکند که اصل روایت واحد بوده و اختلاف موجود، ناشی از تفاوت در نقل و ضبط است؛ هرچند در برخی فرازها تفاوتهای عبارتی دیده میشود.
وَ صَلَّی الله عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرینْ
پاورقی
[1] فَإِنْ قَالَ فَلِمَ صَارَتْ صَلاَةُ اَلْجُمُعَةِ إِذَا كَانَتْ مَعَ اَلْإِمَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ إِذَا كَانَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ وَ رَكْعَتَيْنِ قِيلَ لِعِلَلٍ شَتَّى مِنْهَا أَنَّ اَلنَّاسَ يَتَخَطَّوْنَ إِلَى اَلْجُمُعَةِ مِنْ بُعْدٍ فَأَحَبَّ اَللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْهُمْ لِمَوْضِعِ اَلتَّعَبِ اَلَّذِي صَارُوا إِلَيْهِ وَ مِنْهَا أَنَّ اَلْإِمَامَ يَحْبِسُهُمْ لِلْخُطْبَةِ وَ هُمْ مُنْتَظِرُونَ لِلصَّلاَةِ وَ مَنِ اِنْتَظَرَ اَلصَّلاَةَ فَهُوَ فِي صَلاَةٍ فِي حُكْمِ اَلتَّمَامِ وَ مِنْهَا أَنَّ اَلصَّلاَةَ مَعَ اَلْإِمَامِ أَتَمُّ وَ أَكْمَلُ لِعِلْمِهِ وَ فِقْهِهِ وَ عَدْلِهِ وَ فَضْلِهِ وَ مِنْهَا أَنَّ اَلْجُمُعَةَ عِيدٌ وَ صَلاَةَ اَلْعِيدِ رَكْعَتَانِ وَ لَمْ تُقَصَّرْ لِمَكَانِ اَلْخُطْبَتَيْنِ فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتِ اَلْخُطْبَةُ قِيلَ لِأَن اَلْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْإِمَامِ سَبَباً لِمَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي اَلطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ عَنِ اَلْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنَ اَلْأَوْقَاتِ وَ مِنَ اَلْأَحْوَالِ اَلَّتِي لَهُمْ فِيهَا اَلْمَضَرَّةُ وَ اَلْمَنْفَعَةُ فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتْ خُطْبَتَيْنِ قِيلَ لِأَنْ تَكُونَ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ وَ اَلتَّحْمِيدِ وَ اَلتَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْأُخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ اَلْإِعْذَارِ وَ اَلْإِنْذَارِ وَ اَلدُّعَاءِ وَ مَا يُرِيدُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ بِمَا فِيهِ اَلصَّلاَحُ وَ اَلْفَسَادُ. (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 111.)[2] مرتضی حائری، صلاة الجمعة (حائری)، ص 103.
[3] « لكن يمكن تقريب الاستدلال ببيان سالم من الإيراد المذكور، و هو أن يقال: إنّ العمدة في الاستدلال قوله عليه السّلام في الصّدر: «فإن قال قائل: فلم صارت صلاة الجمعة إذا كانت مع الإمام ركعتين و إذا كانت بغير إمام ركعتين و ركعتين.». إذ هو صريح في الاشتراط بالإمام، و ظاهر في كون الإمام المذكور في الصّدر هو الّذي تعرّض له في الذيل.» همان.
[4] « و يمكن الجواب عن ذلك بوجهين: أحدهما: إمكان كون المقصود بالإمام في الصدر هو إمام الجمعة، كما تقدّم في بعض أخبار صلاة الجمعة، و كون إمام الجمعة في بعض الأوقات هو الأمير و كونه خطيبا، من الحكم لسقوط الرّكعتين و تشريع الخطبتين، كما أنّ كونه في بعض الأوقات فقيها عالما كذلك، فيكفي لكونه حكمة في تشريع الخطبة كون الإمامة و الخطبة بيد الإمام في عصر بسط يده، أو المنصوب من قبله، و بيد العلماء العارفين في غير العصر المذكور و لو لم يشترط ذلك، لأنّ الجمعة الّتي لا بدّ من السّعي إليها من فرسخين لا محالة يتصدّى لخطبته من يعرف الأحكام و الموعظة و غير ذلك، و إلاّ لصار موردا للاعتراض، فما ذكره عليه السّلام في الذيل، يصلح أن يكون حكمة لما فرض في الصّدر، من كون الصّلاة مع إمام الجمعة الّذي يخطب، ركعتين، و مع غيره، ركعتين و ركعتين، فافهم و تأمّل» (همان، 104.)
[5] « ثانيهما: على فرض كون المقصود - بالصّدر - من الإمام هو المعصوم عليه السّلام أو المنصوب من قبله، فحيث إنّه ليس بصدد بيان الاشتراط - بل هو مفروض - فلا إطلاق له يشمل حال الغيبة، فيمكن أن يكون الاشتراط في حال بسط اليد في المحلّ الّذي يقيمه المعصوم عليه السّلام أو المنصوب أو مطلقا، و لكن لا يشمل حال الغيبة كما هو واضح بحمده تعالى.» (همان.)
[6] توضیح بیشتر: راوی در صدر روایت میپرسد: « فَلِمَ صَارَتْ صَلاَةُ اَلْجُمُعَةِ إِذَا كَانَتْ مَعَ اَلْإِمَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ إِذَا كَانَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ وَ رَكْعَتَيْنِ» روشن است که در ذهن راوی این فهم ارتکازی وجود داشته که نماز جمعه همراه با امام، دو رکعتی است، و در فرض نبود امام، باید چهار رکعت بهجا آورده شود. اگر فرض کنیم مراد از «امام» در روایت، امام جماعت باشد، این پرسش معنا نخواهد داشت؛ زیرا اگر روز جمعه نماز ظهر ــ بهعنوان بدل از جمعه ــ به جماعت اقامه شود، باز هم چهار رکعتی است و تفاوتی میان اقامه با امام جماعت و بدون امام جماعت وجود ندارد. بنابراین، معقول نیست که راوی بگوید نماز جمعه «با امام جماعت» دو رکعت است، اما «بدون امام جماعت» چهار رکعت میشود.از همینرو، تعبیری که راوی به کار برده، بهروشنی نشان میدهد که مقصود او از «الإمام»، امام معصوم(ع) است؛ چراکه تنها در این صورت تفاوت میان «مَعَ الإمام» و «بِغَیر الإمام» معنا پیدا میکند و پرسش راوی توجیه میشود.
[7] « وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الصَّلاَةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ وَ أَمَّا مَنْ صَلَّى وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَ إِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً.» (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 7، ص 313.)
[8] « وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: صَلاَةُ الْجُمُعَةِ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَانِ فَمَنْ صَلَّى وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ.» (همان، ج 7، 312، حدیث 2.)
[9] « وَ عَنْهُ عَنِ اَلْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْقُنُوتِ فِي الْجُمُعَةِ إِلَى أَنْ قَالَ: قَالَ إِنَّمَا صَلاَةُ الْجُمُعَةِ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَانِ فَمَنْ صَلَّى مَعَ غَيْرِ إِمَامٍ وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بِمَنْزِلَةِ الظُّهْرِ اَلْحَدِيثَ.» (همان، ج 7، 313، حدیث 6.)
[10] « مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الصَّلاَةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ أَمَّا مَعَ الْإِمَامِ فَرَكْعَتَانِ وَ أَمَّا مَنْ يُصَلِّي وَحْدَهُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بِمَنْزِلَةِ الظُّهْرِ يَعْنِي إِذَا كَانَ إِمَامٌ يَخْطُبُ فَإِنْ لَمْ يَكُنِ الْإِمَامُ يَخْطُبُ فَهِيَ أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ وَ إِنْ صَلَّوْا جَمَاعَةً.» (همان، ج 7، 310، حدیث 3.)
منابع
ابنبابویه، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، تهران، جهان، بیتا.
حائری، مرتضی، صلاة الجمعة (حائری)، قم - ایران، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، 1418.
حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم - ایران، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1416.
به توسعه ی کلیدواژه های دروس کمک کنید
چکیده نکات
خلاصه جلسه گذشته
ادامه کلام مرحوم حائری
استدلال بر شرطیت امام معصوم در نماز جمعه بر اساس صدر روایت
پاسخ اول: صدور روایت ناظر بر «قضیه حینیه»
پاسخ دوم: عدم اطلاق روایت نسبت به زمان غیبت
ارزیابی دیدگاه مرحوم حائری
دیدگاه برگزیده
دلیل هشتم: موثقه سماعه
پاورقی
منابع
نظر شما