نگاهی نو در تعریف علم اصول با انتقادی بر نظریه مشهور اصولیون
- در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴
- ساعت ۱۴:۴۹
دانستن تعریف علم اصول برای تشخیص اینکه کدام مسئله باید در علم اصول مطرح شود، بسیار ضروری است. ازاینرو در این نوشتار، بیش از ده تعریفی که بزرگان امامیّه و اهل سنّت برای علم اصول مطرح کردهاند، با روش توصیفی ـ تحلیلی و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای بررسی شده و در بوتة نقد قرار گرفتهاند. حاصل بررسیها این بود که: بهترین تعریف برای علم اصول، آن تعریفی است که اوّلاً: علم اصول را صرفاً به استنباطهای فقهی اختصاص ندهد، بلکه بتواند کارایی آن را در غیر از فقه ـ مانند تفسیر و کلام ـ سرایت دهد. ثانیاً: شامل قواعد مربوط به شبهة موضوعی نیز بشود. ثالثاً: ضابطهای ایجاد کند تا بهوسیلة آن، دخول مسائل در علم اصول را بتوان تشخیص داد. رابعاً: جامع افراد و مانع اغیار باشد. بنابراین در تعریف علم اصول میگوییم: قواعدی است که بدون هیچ واسطهای برای فهم دین اقامه میشوند یا برای فهم دین، برهان و حجت ارائه میدهند. چنین تعریفی، مسائل جزئی غیر قاعدهای یا قواعدی را که برای فهم گزارههای دینی از آنها بهواسطه نیاز است و یا در راه فهم دین از آنها استفاده نمیشود، از علم اصول خارج میکند.